کاریابی کاران

آگهی،استخدام،کاریابی،رزومه ساز آنلاین و همه چیزهای دنیای کار در کاران
  • کاریابی کاران

    آگهی،استخدام،کاریابی،رزومه ساز آنلاین و همه چیزهای دنیای کار در کاران

مشخصات بلاگ
کاریابی کاران

کاران اولین موتور هوشمند جستجوی آگهی های استخدامی و مشاغل در ایران است. اگر به دنبال کار می گردید کافی است عنوان شغلی موردنظر خود را در کاران وارد کنید تا موتور جستجوی کاران، تمام فرصت های شغلی سراسر وب را جمع آوری کرده و یکجا به شما نمایش دهد.

پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است

یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌تواند شما را در جلسه مصاحبه موفق کند و چهره هوشمندانه شما را عیان کند، پرسیدن سوال است.

 

🔹با پرسیدن سوال نشان می‌دهید که چقدر علاقه‌مند به یادگیری بیشتر در مورد نقش خود، تیم و شرکت هستید.

🔹فراموش نکنید که سوالات خود را در پایان مصاحبه بپرسید.

🔹حداقل 3 سوال را از قبل آماده کنید تا مطمئن شوید که چیزی هوشمندانه برای پرسیدن دارید.

🔹همیشه ارزش دارد که چند سوال پشتیبان داشته باشید زیرا ممکن است یکی از سوالات شما قبلا در طول مصاحبه پاسخ داده شده باشد!

اگر بی‌رغبتی مصاحبه‌کننده را در جواب به سوالات مشاهده کردید، دلسرد نشوید و سوالات خود را بپرسید ولی کنجکاوی بیش از حد نداشته باشید.

برای طراحی سوالات خوب حتما از قبل در مورد شرکت تحقیق و جستجو کنید.

 

نوشته شده توسط: دکتر شیخ ابومسعودی

 

شاید این مطلب برای شما مفید باشد:

8 حقیقت جالب درباره اشتباه کارجویانی که در مصاحبه استخدامی رد شده اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۰۹
کاریابی کاران
سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۱۴ ق.ظ

آدم‌حسابی‌ها یک‌ شبه درست نشده‌اند!

تا به‌حال از خود پرسیده‌اید که آدم‌های حسابی که در اجتماع قابل احترام‌اند و در زندگی خصوصی‌شان دوست داشتنی، چه ویژگی‌هایی دارند؟

یادتان باشد آنها:

با افراد علاف معاشرت نمی‌کنند.
اهل رنجاندن و رنجیدن نیستند.
روی مشکلات تمرکز نمی‌کنند.
دنبال موفقیت یک‌شبه نیستند.
کاری را شانسی انجام نمی‌دهند.
خوابیدن تا لنگ ظهر را دوست ندارند.
به زندگی دیگران سرک نمی‌کشند.
از کتاب و یادگیری فراری نیستند.
از ریسک‌کردن در کار نمی‌ترسند.
در کارهایشان اهمال‌کاری ندارند.

ساختن وجهه یک رهبر در سازمان، یک شبه اتفاق نمی‌افتد.

با زدن حکم مدیریت برای یک نفر، نمی‌توانید ماسک رهبری و مدیریت برای او درست کنید.

نوشته شده توسط دکتر شیخ ابومسعودی
 


شاید مطالعه این مطلب برای شما مفید باشد:

روانشناسی کار چیست و چه کاربردهایی دارد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۰:۱۴
کاریابی کاران

دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان‌هایی نامتناسب با گونه‌هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره‌ای تیره.

روز اولی که به مدرسه جدید آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطۀ مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که توجه همه را به خود جلب می‌کرد. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید:
میدونی زشت‌ترین دختر این کلاسی؟
یک دفعه کلاس از خنده ترکید
بعضی‌ها هم اغراق آمیزتر می‌خندیدند .

اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند،
اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.”

او با همین جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می‌توان به او اعتماد کرد و کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می‌خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می‌گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … .

به یکی از دبیران، لقب “خوش اخلاق‌ترین” معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم “محبوب‌ترین یاور دانش آموزان” را داده بود.

آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجیدهایش از دیگران بود که واقعاً به حرفهایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه‌های مثبت فرد اشاره می‌کرد؛ مثلاً به من می‌گفت “بزرگترین نویسنده دنیا” و به خواهرم می‌گفت “بهترین آشپز دنیا!” و حق هم داشت. آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود.

سالها بعد وقتی همان دختر زشت رو به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری‌اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم.

پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری‌اش رفتم، دلیل علاقه‌ام را جذابیت سحر آمیزش می‌دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی‌اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!

اکنون من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند. روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست؟ همسرم جواب داد: من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانوادۀ پدری او هستم.
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید.

داستان زیبایی است و می گویند خالق آن داستایوفسکی است. ولی من می گویم اهمیت ندارد که خالقش که باشد داستایوفسکی یا هر کس دیگر، مهم نتیجه ای است که باید از آن بگیریم.

مدیر عزیز ؛ عظمت در دیدن نیست، عظمت در چگونگی دیدن است.
یادمان باشد هر کسی توانمندی‌هایی دارد و نقاط ضعفی. نقاط ضعف ظاهری افراد دلیل بر ضعف روحی و یا شخصیتی آنها نیست.
اتفاقا نیروهایی هستند که از لحاظ ظاهری همه آنها را مغرور و متکبر می نامند ولی چنان مهربان و دوست داشتنی هستند که نگو.
مهم ترین موضوع نحوه برقراری ارتباط است.

نوشته شده توسط دکتر شیخ ابوسعیدی


شاید این مطلب برای شما مفید باشد:

قضاوت اشتباه مدیران در مصاحبه که باعث از دست دادن افراد مستعد می شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۱ ، ۱۱:۱۴
کاریابی کاران
دوشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۱، ۰۳:۱۳ ب.ظ

مدیران تصادفی و خطرات آنها برای سازمان

علت بدبختی و عقب افتادگی بسیاری از جوامع ، انتخاب «مدیران تصادفی» در سازمان ها است.

کسانیکه می توانند در عرض چند سال کشوری چون سوئیس را تبدیل به اتیوپی کنند.

جایی می‌خواندم که مدیران تصادفی کسانی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیده‌اند.

مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را  تهدید می‌دانند و همواره احساس می‌کنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.

مدیران تصادفی، تصمیم‌های پراکنده‌ می‌گیرند و روند یکسانی در تصمیم‌های آنها مشاهده نمی‌شود.

گاه برای یک بخش به طرز گسترده‌ای هزینه ‏می‌کنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایه‌گذاری برای یک واحد را فراموش می‌کنند.

مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند.

از آنجا که آنها تخصصی در حوزه‌ مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان ‏خارج شده است.

مدیران تصادفی، تصمیم‌های تکانشی می‌گیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف می‌کنند.

آنها استراتژی بلندمدت ‏ندارند و تصمیم‌های آنها غیرقابل پیش‌بینی است.

 

مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند.
 

آنها ترجیح می‌دهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا ‏کنند و حتی حاضرند سازمان را فربه‌تر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.

مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را وفاداری می‌دانند و نه تخصص.

چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال می‌برد اما ‏وجود افراد وفادار، .‌‌‌.. متملق و بی‌تخصص، می‌تواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.

مدیران تصادفی، تشنه‌ عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینه‌های جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت می‌کنند.

مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح می‌دانند و نه محل کسب‌وکار.

به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان می‌بینی که هرگز نمی‌توانی ‏توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.

مدیران تصادفی از کارکنان رده پایین‌تر فاصله گرفته و خود را ایزوله می‌کنند.

چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغه‌ها و … ندارند و ‏عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.‏

مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال می‌کنند.

در جلسه‌های میان کارکنان، می‌توانند لغت‌های جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی ‏را در حافظه‌ی خود،‌ برای استفاده‌های آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند.

مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، می‌بینند. گاه کارمندی ماه‌ها در محل کار دیده نمی‌شود. برای یک جلسه یا ‏یک پروژه صدا زده می‌شود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده می‌شود.‎

برای بهبود جامعه و بالا بردن سرعت سازمان ها در رسیدن به اهداف ، باید مدیران تصادفی حذف شوند.


نظر شما در مورد این مدیران چیست؟
آیا با آنها مواجه شده اید؟
آیا در سازمانتان از این نوع مدیران حضور دارند؟

 

نوشته شده توسط دکتر شیخ ابومسعودی

 

شاید این مطلب برای شما مفید باشد:

3 آسیبی که مدیران نامرئی به مجموعه می زنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۰۱ ، ۱۵:۱۳
کاریابی کاران