برداشت کارکنان از عملکرد خودشون
برداشت کارکنان از عملکرد خودشون
یکی از بزرگترین چالشهایی که مدیران سازمانها و متولیان منابع انسانی باهاش دست به گریبان هستند، تفاوت بین برداشتی است کهکارکنان از توانمندی و شایستگی خودشون دارند با برداشتی که سازمان از توانمندی و شایستگی اونها داره .
به تجربه دریافته ام که معمولا افراد خودشان را بهتر ارزیابی میکنند تا دیگران آنها را. بعنوان مثال اگر من خودم را ارزیابی کنم نمره بهتری به خودم میدم تا نمره ای که مدیرم یا افراد دیگر به من می دهند.
اینموضوع در بیشتر موارد و افراد وجود دارد و چالش عمده ای ایجاد میکنه، اما مشکل موقعی حادتر میشه که این تفاوت زیاد باشه. مثلا وقتی که فرد ارزیابی از توانمندیش ۹۰ باشه( از ۱۰۰) و مدیرش و سازمان به اون ۵۰ بده .
و به دفعات شاهد این موارد در سازمانها بوده و هستیم. این باعث میشه که کارکنان عموما از شرایطشون ناراضی باشند و فکر کنند سازمان قدر اونها را نمیدونه و حقشون ضایع میشه.
و این داستان ادامه دار و همیشگی بین کارکنان و سازمانهاست .
این مشکل ریشه در قضاوتهای فردی داره و برای مدیریت صحیح کارکنان باید هر چه بیشتر از قضاوتهای فردی فاصله بگیریم.
جهت رفع این چالش ، سازمانها باید خودشون را به ابزارهای لازم مجهز کنند:
روالها و رویه های جامع و شفاف
روشهای ارزیابی استاندارد
مدل شایستگی مناسب
ارزیابی های موثر
ارزشها و فرهنگ سازمانی مدون
فرآیندهای نرمافزاری شده
شاخص های دقیق عملکردی ( واحدی وفردی)
و…
به هر میزان سازمانها خود را به این ابزارها مجهز کنند، این چالش کاهش می یابد.
اداره سازمان و مدیریت منابع انسانی یک علم است و هرچقدر از این علم بیشتر فاصله داشته باشیم ، مشکلاتمان بیشتر است.
شاید این مطالب برای شما مفید باشد:
مدیران چه زمانی باید به عملکرد کارکنان بازخورد مثبت و منفی بدهند؟
این مقاله واقعا برای من نوشته شده
خیلی مفید ممنون