سندرم استکهلم سازمانی چیست؟
سندرم استکهلم سازمانی زمانی اتفاق میافتد که کارمندان برای مدتی طولانی در یک شرکت کار میکنند و به آن شرکت وفادار میشوند. در این موقعیت، کارفرما از این وفاداری سوءاستفاده کرده و با آنها بدرفتاری میکند.
این بدرفتاریها میتواند در کلام کارفرما، ساعات کار طولانی یا عدم توجه کارفرما به سلامت همکار و سلامتی کارمند باشد. اگر رابطه میان کارفرما و کارمند به رابطه گروگان و گروگانگیر تبدیل شود، سرنوشت کارمند در اختیار کارفرما قرار میگیرد؛ بهطوری که اگر لحظهای احساس کنند کارمندش اوامر او را به خوبی انجام نمیدهد، عذر او را خواهد خواست.
کارمندانی که از سندرم استکهلم سازمانی رنج میبرند میل عجیبی به برقراری رابطه احساسی با شرکت خود دارند، این روابط معمولاً به سلامتیشان آسیبهای بسیار شدیدی وارد میکند، این افراد معمولاً رفتار بد کارفرما با خودشان یا دیگران را برای پیشرفت شرکت توجیه کرده و کاملاً منطقی میپندارند؛ بهطوری که وقتی فردی از بیرون رفتارهای کارفرما را زیر سوال میبرد با عصبانیت از او دفاع میکنند. به بیان دیگر، موضوعی به این سادگی را انکار میکنند.فرهنگِ سازمانیِ شرکتی که در آن سندرم استکهلم سازمانی حاکم است، ویژگیهای خاصی دارد.
برای مثال چنین شرکتهایی در اغلب اوقات، روحیه سوءاستفاده از همکاران را تحمل کرده یا حتی کارمندان را به آن تشویق میکنند. در این سازمانها حس وفاداری به شرکت به عنوان یک اصل مهم به کارکنان تفهیم و تلقین میشود. این در حالی است که سازمان، هیچگونه تعهد و وفاداری نسبت به سلامتی کارمندان و آینده شغلیشان ندارد.
نکته اصلی که در پیشرفت سندرم استکهلم سازمانی تاثیر دارد این است که طرفِ قدرتمند (کارفرما)، منبع تهدید و در عین حال مهربانی برای طرفی است که قدرت کمتری دارد (کارمند). در این حالت آسایش روانی فرد به راحتی تحت کنترل قرار میگیرد.کارمندانی که این علائم را تجربه میکنند در معرض اختلالهای بزرگ روحی و روانی قرار میگیرند.
انتخاب با شماست. شمایید که تعیین میکنید در محل کارتان آرامش حکم فرما باشد یا اینکه در هر لحظه به چالش کشیده شوید و استرس داشته باشید. شاید نه گفتن به برخی خواستههای بیشمار مدیران، وضعیت بهتری برایتان خلق کند.
شاید این مطلب برای شما مفید باشد: